دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم

دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم

دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم

دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم

دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم
دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم
ثبت شده در ستاد ساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما
موضوعات
آرشیو
پشتيباني آنلاين
آمار
نویسندگان
نظرسنجي
جستجو
جدید ترین مطالب
امکانات جانبی
تبلیغات
دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم
دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم

به من تو راه نشان دادی و نفهمیدم

فقط دویدم و رفتم به کوره راه خودم

چه ظلم ها که نکردم به خود در این دنیا

چه چوب ها که نخوردم من از نگاه خودم

شعر در ادامه مطلب...


تعداد بازديد : 330
جمعه 25 / 4 / 1393 ساعت: 22:55
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مشاهده ادامه مطلب
تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟ /شعر

آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است

از دوری تو پاره گریبان شدن بس است

کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست

یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است

... در ادامه مطلب

 


تعداد بازديد : 399
جمعه 25 / 4 / 1393 ساعت: 17:46
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مشاهده ادامه مطلب
نفس

 

نفس بده که نفس پای این علم بزنم
نفس بده که فقط از حسین دم بزنم

سرم فدای قدمهات آرزو دارم
که سرنوشت خودم را بخون رقم بزنم

سرم هوای تو دارد دلم هوای ضریح
چه می شود که سری گوشه ی حرم بزنم

کنار سینه زنان چه می شود ارباب
میان صحن و سرایت شبی قدم بزنم

هزار حاجتم اما رسیده ام امشب
که چشم بر قدم صاحب علم بزنم

نفس بده که زشب تا غروب تاسوعا
میان نوحه کنانت دوباره دم بزنم

 

حسن لطفی


تعداد بازديد : 700
دو شنبه 18 / 8 / 1392 ساعت: 1:51
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
...همین را عشق است

 

تا کرب و بلا هست ، زمین را عشق است

آه دل همواره غمین را عشق است

هر چند که هیچ است همه ارزش ما

مجنون حسینیم ، همین را عشق است


تعداد بازديد : 576
یک شنبه 10 / 8 / 1387 ساعت: 22:20
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
کوفه / شعر شهادت امام علی (ع)

 

 آســمان   دل  غــربتکده ام  بــارانی   اســت

ابـریم  دیـده ی  ماتم  زده ام  بــارانی   است

مثـل  پروانـه  پـرم  دربه در  سـوختن  ا سـت

گریه ی  شمع  همه  زیر  سر  سوختن است

این چه داغیست  که جان هـ مه  را  سوزانده

در  دل  قــــبر  دل   فاطــــمه  را   ســـوزانده

حســـن از هـــیبت  نامش جملی  را انداخت

باورم نیـــست کـه یک ضـربه علی را انداخت

باورم   نیـست  که  خـیبر  شـکن  از  پا  افتاد

حضـرت   واژه ی   برخـواستن   از  پــا  افــتاد

کم  نمکدان  تو  را هر  که نمک خورد شکست

باز  با  زخم  سرت  کعبه  ترک  خورد شکست

صابر خراسانی


تعداد بازديد : 910
یک شنبه 20 / 5 / 1391 ساعت: 16:6
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
ليست صفحات
تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
تبادل لینک هوشمند
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
آخرین نظرات کاربران